مـیـــدونی وقـتی خــدا داشــت بـدرقــه ات می کــرد بـهــت چی گـفــت ؟
جــایـی کــه مـیـــری مــردمـی داره کــه می شـکنـنـت . . .
نـکـنــه غـصــه بـخــوری ، مــن هـمــه جــا بـاهــاتــم . . .
تــو تـنهــا نیـستـی ، تــو کــولـــه بـارت عـشـــق مـیـــزارم . . .
کــه بگـــذری ، قـلــب مـیــزارم کــه جــا بــدی ، اشـک میــدم . . .
که هـمــراهــیت کـنــه، و مــرگ کــه بــدونـی بـــرمیـگـــردی پیـشــم . . .
برچسبها:
عادت !!!!
چه طعم تلخی دارد وقتی آن را با عشق اشتباه می گیرند...
برچسبها:
تصمیم گرفتم آقدر کمیاب شوم تا شاید دلی برایم تنگ شود اما
فــــــــــــــــــــــرامــــــــــــــــــــــــوش شدم!!!
برچسبها:
گفت : حتما می آیم،
منظر باش
منتظر پای دیوار
جیب هایم پر از آه و ای کاش
باز هم بی خداحــــــــــــــافظی رفت
مثل هربار
کوچه و خلوت و باد
کاسه ی اشکم از دستم افتاد
یک دل پر
زیر باران شرشر
یک نفر رد شد و گفت:
باد ها بی خداحافظی می روند
ابرها هم همینطور!!
برچسبها: